کجا با این عجله !
قالو اضغث احلم ... و ما نحن بتاویل الاحلم بعلمین
آنها گفتند : این خواب پریشان است و ما خواب پریشان نمیدانیم .
خونه ی نو که میرن معمولا قبل از این که وسایلای خونه رو ببرن
آیینه و قرآن میبرن .
من نمیدونم چرا ؟ یعنی آیینه دیگه برا چی ؟!!!
اما من که این جا اومدم اول خونه رو آماده کردم بعد ...
واقعا خنده داره . نه ؟!!!
اون وقت میخوایم خدا ... ولی خدا این قدر کریمه که ...
به یادش و به نامش
راستی این رو به یاد داشته باشین که همیشه هر جا میرین و هر کجا
هستین از آدم یا آدمایی
که شما رو به عشق خدا رسوندن یاد کنید .
مگه میشه که ستاره ؛ توی آسمون نباشه ؟!!!
یا گلی به خاطراتم عطر یاد تو نپاشه ؟!!!
اگه تو بری ز پیشم من همون ستاره میشم
که تو هفتا آسمون هم نمیخوام بی تو بمونم ...
سلام. اول! ... یا علی مددی!
می خواستم برات عسل بانو بنویسم...من عاشق این ترکم...مگه می شه که پرنده..بمونه بی آب و دونه...مگه می شه که قناری ...توی بغض آواز بخونه...اگه تو بری ز پیشم...من همون قناری می شم...که تو بغض و گریه هاشم...می گه می خوام با تو باشم...مگه مس شه که ستاره...توی آسمون نباشه...یا گلی به خاطراتم...عطر یاد تو نپاشه...اگه تو بری ز پیشم...من همون ستاره می شم ...که تو هفت تا آسمونم نمی خوام بی تو بمونم...( صدای گیتار برقی !!!)...مگه می شه ماهی آ رو بگیریم از آب چشمه...یا گلای باغ عشقو...بذاریم یه عمری تشنه...اگه تو بری ز پیشم...من همون ماهیه می شم...که بدون آب و دریا...می میرم بی کس و تنها...مگه می شه گلرونا رو...بذاریم تو حسرت آب...یا شب قشنگ عاشق...بمونه بی نور مهتاب...اگه تو بری ز پیشم...من همون گلدونه می شم...که واسه یه قطره آب...می کشم حسرت توی خواب...:X...
اون بالایی داره داد می زنه کیه دیگه..D:
ان شاء الله خونه ی جدیدخونه ی خوبیها باشد
چه رنگ قشــــــــــــــــــــــــــــــــــــنگی !!!
*خیلی خوش سلیقه شدین...چه رنگی...چه عکسی...*
من که از اول خوش سلیقه بود D :
ننوشتی دیگه ؟؟؟
نه که تو نوشتی ....
سلام گویا قبلا بهت گفتم بودم بعضی وقتا یه بویی به دماغم میاد همون بویی که تو آژانسم میومد یادته که اونجا ما با هم...یا علی
چه خونه شادی ! مبارکه داداش !
بابا غناری...خونه تکونی بسه دیگه یه کم بخون...«داستانهای خوب برای بچه های خوب»به روز شد...منتظر دوستاشه....یاحق
سلام خونه نو مبارک!!!!!
بیایید با هم دلهامان را خانه تکانی کنیم و قرآن و آینه به آن بدهیم. قرآن که مشخص است برای چه و آینه را برای آن که خود را ببینیم و باز اگر گردی به دلمان نشست پاک کنیم.
دل از من برد و روی از من نهان کرد***خدا را با که این بازی توان کرد***یا علی***لوتی
چترها را باید بست ..زیر باران باید رفت! حتی برف ...حتی تر تگرگ!
به شرطی که سرما نخوری D :
خیلی خوش رنگه ها ! مبارکه هوارتا !
....مبارکت باشد .....اینجا را عجب رنگی زدی .....همیشه اینگونه باشی .....و از بم چه بگویم ....شنیده ای تکرار شنیده ها چه سود دلم گرفته...خواهر کوچیکه!
اوا!من چه دیر سرزدم!خونه ی نو مبارک باتأخیر!راستی چرا این رنگی؟؟؟؟؟؟؟دو نقطه دی!