خـــــــــــــــــونه

آخ که دارم میمیرم از خستگی ٬ از صبح دارم از این بنگاه میرم اون بنگاه دنبال خونه می گردم
آخه مامانم اینا دارن عین من شهری میشن و از داهات میان شهر پیش من ٬ یعنی هر چی گاو و گوسفند و مرغ و خروس داشتیم فروختیم ( البته نازی رو هنوز داریم ها ) ولی مگه با این قیمتا میشه خونه پیدا شه ٬ یارو خیر سرش مثلا داره خونه میفروشه ٬ انصافا طویله ی ما از اینی که هست شیک تره و جا دارتر ٬ طرف با کمال پررویی میگه تازه تعمیره ٬ معلوم نیست کجای خونه رو تعمیر کرده !!!
 اگه خونه ی تعمیر شده این باشه ببین بدون تعمیر چی بوده

کو این آقا سعید ما  که بگه احمدی نژاد خوبه ٬ احمدی نژاد گله ٬ احمدی نژاد این کار رو کرده اون کار رو کرده ٬ خوب این کارا رو که میشد یه عمله هم انجام بده

حالا از شانس ما یه خونه هم که گیر آوردیم مامان ما گیر میده که چی پایینی ها ارمنی اند . حالا نه به خاطر ارمنی بودنشونه ها ٬ فقط به خاطر دختر این خانوم ارمنیه که ... اصلا موقع دیدن خونه به خونه نگاه نمی کرد که ٬ مدام به چشمای من زل زده بود که مبادا دل من ...

انصافا دختره ارمنیه و آزاد به من چه ربطی داره ؟!!!

 

خونه تکونی

از اسم دااش کوچیکه ٬ کلا از خود دااش کوچیکه خسته شده بودم
  این بود که عوضش کردم

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

به کنار تپه رسیدم ٬ با طنین روشن پا ٬ آیینه ی فضا را شکستم

دستم را در تاریکی اندوم بالا بردم

و کهکشان تهی را نشان دادم ٬ شهاب نگاهش مرده بود

- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -

بچه ها میگن خیلی خشن بازی می کنی ٬ فوتبال رو میگم ٬ ولی من خودم این جوری فکر
نمی کنم !!! البته دیگه پاهای بچه ها برام هیچ هویت خارجی ندارن ولی خوب به این که نمیگن خشن بازی کردن ٬ آخه الان اگه مدافع خشن بازی نکنه که مدافع نیست ٬ بهش میگن باقالی
چند وقتی هم هست که سعید هم شده عین خودم ٬ خیلی باحال شده ٬ بعد بازی با هم مثل این شکارچی ها که از شکار برمیگردن راجع به طعمه هاشون حرف میزنن ما هم میگیم و
میخندیم که چی ٬ فلانی رو زدم به قصد کشت ولی داور ندید ٬ خدا وکیل استاد شدیم ٬ هر کاری بخوایم تو زمین می کنیم ولی داور نمی فهمه

به این میگن یه فوتبال حرفه ای !!!

دوستام همین جوری دارند ازدواج می کنند ٬ حتی اون پپه ها !!!
دیروز مسعود می گفت خاک بر سر من و تو که هنوز کاری نکردیم ٬ فلانی هم ازدواج کرد ولی من و تو ...

البته نه این قدر مودبانه

چه شروع محشری

تب و تابی است در موسیقی آب

کجا پنهان شده است این روح بی تاب

فرازش : شوق هستی ٬ شور پرواز

فرودش : غم

سکوتش : مرگ و مرداب