نمی دونم اگه نمی شد اون وقت من باید چی کار می کردم
چی جوری می خواستم دیگه ادامه بدم
اگه من رو نمی بخشید باز هم می تونستم زندگی کنم
باز می تونستم نفس بکشم ٬ مگه نه این که نفس من از اونه ؟
اصلا چی جوری می تونستم بفهمم که من رو بخشیده
مگه من می تونم با اون حرف بزنم
ولی الان که همه چی به خیر گذشت ٬ می تونم حدس بزنم
که من رو بخشیده !!!!! ولی اگه درست نمی شد ...
یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم
با منه ٬ با توئه ٬ با همه است ولی من همیشه
فراموشش می کنم
در میان من و تو فاصله هاست
گاه می اندیشم
تو می توانی به لبخندی این فاصله ها را بر داری
تو توانایی این را داری
شاید هم نداشته باشی . کسی چه می دونه !!!
درهجوم سرد انجماد یک تن تب دار می خواهم ٬ کجاست ؟
پس از این کار ها هم بلدی ؟؟؟