تو این مدت که نبودم دلم واسه خیلی ها تنگ شد ٬ واسه ی بعضی های دیگه تنگ تر ٬ اما واسه ی یکی دلم براش له شده بود . اما خوب چی کار می شد باید باید به این سفر می رفتم

  خیلی خوب بود . چون تنهای تنها بودم . تو هیچ سفری این قدر احساس تنهایی نمی کردم هر کاری رو که دوست داشتم بودن در نظر گرفتن این که فلانی ناراحت می شه یا فلانی از این کار خوشش میاد ٬ انجام دادم . حس جالبیه این که آدم بدون در نظر گرفتن اطرافش هر کاری که دوست داره انجام بده .

دو تا از دوستام با هم ازدواج کردن . من که وقتی شنیدم خیلی خوشحال شدم ٬ بهتون هم قول می دم بد جور سرشون خراب بشم . عباس آقا یه شام گنده رفته تو پاچه ات .


 خدا یه روزی هم نصیب ما بکنه


این هم برا اونی دلم براش یه ذره شده بود

در کناره‌ی آن بادهای در گذار،
جایی است که عصرها دلم هوایش را می‌کند.

یکی از همین عصرها پرواز می‌کنم.
حتی اگر بدان گوشه‌ی آسمان نرسم، این خنکای آسمان ارزشش را دارد.
گاهی نگاهی بوی آسمان می‌دهد؛
گاهی اشاره‌ی دستی اتاق را از بوی آسمان پر می‌کند؛
گاهی در همین نزدیکی؛
در گوشه‌ی آسمان؛
در کنج قفس
دلی در حرم نگاهی؛در نوازش دستی؛ نهان است.
گاهی آسمان در این نزدیکی است !!!



نظرات 12 + ارسال نظر
بی اسم!!! شنبه 27 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 02:20 ب.ظ

یه آیه هه بود که مضمونش میشد اینکه تا خود آدم نخواد که خدا اغییری ایجاد نمیکنه!

بی اسم!!! شنبه 27 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 02:20 ب.ظ

تغییر!

سلمان شنبه 27 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 05:46 ب.ظ

ای بابا !‌ هی می گم با احساسات سعید بازی نکن . نوشتی : دلم واسه یه نفر خییییلی تنگ شده بود . خوب سعید می فهمه من رو گفتی دیگه !‌ دپرس می شه !!!
آخه یه ذره به فکر باش علی !

ع۲ یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 06:45 ق.ظ

دارم شاما رو از تو پاچم در می آرم...اخه زشته بچه...آخه به...(سانسور !)...;)...قربونت

فاطیما یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 09:13 ق.ظ

وقتی موبایل به دستت رسید.......

دااش کوچیکه یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 01:09 ب.ظ http://alimaadan.blogsky.com

بعد از ظهر به دستم می رسه ٬ هر وقت رسید چشم !

ع۱ یکشنبه 28 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 10:05 ب.ظ

هر وقت شما هم با اونی که دلتون خیلی براش تنگ شده بود ...اوهوم...!!! اون وقت ۴ نفری میریم شام D:

دااش کوچیکه دوشنبه 29 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 10:43 ق.ظ http://alimaadan.blogsky.com

خوبه دیگه حالا که خرتون از پل گذشته اینا رو میگین ؟!!!

فاطمه دوشنبه 29 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 08:07 ب.ظ

خر...پل....سفر...ازدواج....تنهایی...دلتنگی...آسمان....قفس....نوازش............................................

دوس جون سه‌شنبه 30 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 12:39 ب.ظ http://limo0o.persianblog.com

خدا یک روزی هم نصیب ما بکنه!

ع۱ چهارشنبه 31 تیر‌ماه سال 1383 ساعت 01:24 ق.ظ

آقا ما اگه کیک تولد رو خوردیم...شام عقد رو هم میخوریم...P:

سعید پنج‌شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:48 ق.ظ

حالا ۲ روز موبایلتون دست ما بود ها .....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد