تو این مدت که نبودم دلم واسه خیلی ها تنگ شد ٬ واسه ی بعضی های دیگه تنگ تر ٬ اما واسه ی یکی دلم براش له شده بود . اما خوب چی کار می شد باید باید به این سفر می رفتم
خیلی خوب بود . چون تنهای تنها بودم . تو هیچ سفری این قدر احساس تنهایی نمی کردم هر کاری رو که دوست داشتم بودن در نظر گرفتن این که فلانی ناراحت می شه یا فلانی از این کار خوشش میاد ٬ انجام دادم . حس جالبیه این که آدم بدون در نظر گرفتن اطرافش هر کاری که دوست داره انجام بده .
دو تا از دوستام با هم ازدواج کردن . من که وقتی شنیدم خیلی خوشحال شدم ٬ بهتون هم قول می دم بد جور سرشون خراب بشم . عباس آقا یه شام گنده رفته تو پاچه ات .
خدا یه روزی هم نصیب ما بکنه
این هم برا اونی دلم براش یه ذره شده بود
در کنارهی آن بادهای در گذار،
جایی است که عصرها دلم هوایش را میکند.
یکی از همین عصرها پرواز میکنم.
حتی اگر بدان گوشهی آسمان نرسم، این خنکای آسمان ارزشش را دارد.
گاهی نگاهی بوی آسمان میدهد؛
گاهی اشارهی دستی اتاق را از بوی آسمان پر میکند؛
گاهی در همین نزدیکی؛
در گوشهی آسمان؛
در کنج قفس
دلی در حرم نگاهی؛در نوازش دستی؛ نهان است.
گاهی آسمان در این نزدیکی است !!!
یه آیه هه بود که مضمونش میشد اینکه تا خود آدم نخواد که خدا اغییری ایجاد نمیکنه!
تغییر!
ای بابا ! هی می گم با احساسات سعید بازی نکن . نوشتی : دلم واسه یه نفر خییییلی تنگ شده بود . خوب سعید می فهمه من رو گفتی دیگه ! دپرس می شه !!!
آخه یه ذره به فکر باش علی !
دارم شاما رو از تو پاچم در می آرم...اخه زشته بچه...آخه به...(سانسور !)...;)...قربونت
وقتی موبایل به دستت رسید.......
بعد از ظهر به دستم می رسه ٬ هر وقت رسید چشم !
هر وقت شما هم با اونی که دلتون خیلی براش تنگ شده بود ...اوهوم...!!! اون وقت ۴ نفری میریم شام D:
خوبه دیگه حالا که خرتون از پل گذشته اینا رو میگین ؟!!!
خر...پل....سفر...ازدواج....تنهایی...دلتنگی...آسمان....قفس....نوازش............................................
خدا یک روزی هم نصیب ما بکنه!
آقا ما اگه کیک تولد رو خوردیم...شام عقد رو هم میخوریم...P:
حالا ۲ روز موبایلتون دست ما بود ها .....