بگذار سپیده سر زند
چه باک که من بمیرم و شبنم فرو خشکد
و شبگیر خاموش شود و شباهنگ گنگ گردد
و مهتاب رنگ بازد و ستاره ی سحری باز گردد
و راه کهکشان بسته شود ...
بگذار سپیده سر زند و پروانه به سوی آفتاب پر کشد .
یعنی تو شبی؟؟که با سر زدن سپیده میمیری؟؟ببینم...اصلآ نکنه سپیده یه آدمیه؟؟ کنایه ای بود؟؟D: شوخی بود جون تو
سپیده باید سر بزنه تا شبنم خشک بشه نزنه به پیله تا پیله هم بشه پروانه و.....غصه نخور چون حداقل میدونی که رفتنت یه سودی داشته اما ما ها.............؟؟؟؟؟؟یا ح....ق
پس بالاخره اجازه دادید!...آخیـــــــــــــــــــش!
نگرانم نگرااااااااااااااان!به قولی قلبم اومده تو دهنم.....
این جا هم نو شد دوباره ؟ باشه میگذارم که سر بزند .......
میگم همه یه جورایی عقده ای هستنا !!! دو نقطه دی
سلاااااااااام!خوبی؟ خیلی خوشحالم کردی که تو این مدت که نبو.دم اومدی پیشم! کدوم ترانه ابی؟ بگو حتما گوش مبدم! اولین آپدیتم از ایران! ((سلام ایران ))
تمام تنم دو چشم قدیمی ست که می خواهم آرام و سرد آسوده بخوابد...برای من نگاه ابدیت به آفتاب مهم تر از زنده بودن در ظلمات است...
سلام....بابا سراغه منم بیا
سلام آقا موسوی !!!
سلام عمو جون ٬ بابا خوبه ؟!!!
دیدی به خاطر سرزدن سپیده لازم نبود بمیری......خدا کنه دیگه هیچ وقت سیاهی نیاد
سلام
پس بالاخره سپیده خانم اومدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(اون هم با رضایت طرف!!!!!!!)
سلام...قسمت نظردادن رو درستش کردم...از این به بعد اگه اومدی سراغه ما یه نظری هم بده که بفهمیم اومدی...
بگذار...بگذار...بگذار...
واه!طرف کیه؟
من هر وقت اینجا رو باز می کنم شکمم رو می گیرم و پخش رمین می شم...;)...دو نقطه سی !
منم اگه نظرخواهیمو بسته بودم همین حال بهم دست میداد!!!!
نمی دونم چی بگم ...
می گیم سلام موسوی...
بچه که بودم یک خون آشام زیر تختم بود.اگر شب دستی یا پایی از زیر پتو بیرون میماند ترتیبش را میداد.ومن حتی در داغ ترین تابستان ها با دقت تمام دست و پاهایم را تا آخرین انگشت زیر پتو می کردم. چقدر سخت است که بدانی وجود ندارد و باز نتوانی نترسی.حالا دیگر از خون آشام زیر تخت نمی ترسم.چقدر سخت است که بدانی وجود دارد و باز نتوانی بترسی.
حالا این خون اشام کیه ؟
ایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن همه خون آشام !!!!
سلام علیکم................................../................../.............:-=;
اینجا چرا آپدیت نمیشه...همممم؟
یعنی تو شبی؟؟که با سر زدن سپیده میمیری؟؟
ببینم...اصلآ نکنه سپیده یه آدمیه؟؟ کنایه ای بود؟؟
D: شوخی بود جون تو
سپیده باید سر بزنه تا شبنم خشک بشه نزنه به پیله تا پیله هم بشه پروانه و.....
غصه نخور چون حداقل میدونی که رفتنت یه سودی داشته اما ما ها.............؟؟؟؟؟؟
یا ح....ق
پس بالاخره اجازه دادید!...آخیـــــــــــــــــــش!
نگرانم نگرااااااااااااااان!به قولی قلبم اومده تو دهنم.....
این جا هم نو شد دوباره ؟ باشه میگذارم که سر بزند .......
میگم همه یه جورایی عقده ای هستنا !!! دو نقطه دی
سلاااااااااام!خوبی؟ خیلی خوشحالم کردی که تو این مدت که نبو.دم اومدی پیشم! کدوم ترانه ابی؟ بگو حتما گوش مبدم! اولین آپدیتم از ایران! ((سلام ایران ))
تمام تنم دو چشم قدیمی ست که می خواهم آرام و سرد آسوده بخوابد...برای من نگاه ابدیت به آفتاب مهم تر از زنده بودن در ظلمات است...
سلام....بابا سراغه منم بیا
سلام آقا موسوی !!!
سلام عمو جون ٬ بابا خوبه ؟!!!
دیدی به خاطر سرزدن سپیده لازم نبود بمیری......خدا کنه دیگه هیچ وقت سیاهی نیاد
سلام
پس بالاخره سپیده خانم اومدن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(اون هم با رضایت طرف!!!!!!!)
سلام...
قسمت نظردادن رو درستش کردم...
از این به بعد اگه اومدی سراغه ما یه نظری هم بده که بفهمیم اومدی...
بگذار...بگذار...بگذار...
واه!طرف کیه؟
من هر وقت اینجا رو باز می کنم شکمم رو می گیرم و پخش رمین می شم...;)...دو نقطه سی !
منم اگه نظرخواهیمو بسته بودم همین حال بهم دست میداد!!!!
نمی دونم چی بگم ...
می گیم سلام موسوی...
بچه که بودم یک خون آشام زیر تختم بود.
اگر شب دستی یا پایی از زیر پتو بیرون میماند ترتیبش را میداد.
ومن حتی در داغ ترین تابستان ها با دقت تمام دست و پاهایم را تا آخرین انگشت زیر پتو می کردم.
چقدر سخت است که بدانی وجود ندارد و باز نتوانی نترسی.
حالا دیگر از خون آشام زیر تخت نمی ترسم.
چقدر سخت است که بدانی وجود دارد و باز نتوانی بترسی.
حالا این خون اشام کیه ؟
ایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن همه خون آشام !!!!
سلام علیکم......
............................/..
..
.............
./
.............:-=;
اینجا چرا آپدیت نمیشه...همممم؟